مروری بر خاطرات

ساخت وبلاگ
یک و سال خورده پیش بود، بعد از چندماه شیفتگی یه طرفه به یه پسر و پیدا نکردن هیچ راهی برای رهایی از این عشق الکی که نه به وصال میرسید نه از سرم میپرید، اینقدر داغون بودم که فکر کردم اگه اینجا یه کم از احساسام بنویسم، اروم میشم، شاید اونموقع فایده ای داشت برام شایدم نه... ولی یادمه اخرش اینکارم فایده نداشت برام که دیگه شعر نذاشتم

ولی از سرم پرید این شیفتگی احمقانه تا چندماه بعدش، یکی از مشکلات من اینه که انگار عادت کردم خودمو تو این وضعیت بندازم، در قلبمو به روی یه نفر باز کنم اشتباهی و تو این اشتباه بسوزم و بسازم.

الانم دوباره پر دردم، بدتر از پارسال با این شباهت که باز اینقدر داغون شدم که پناه اوردم اینجا، افکار مشوشم رو اینجا بنویسم. شاید هیچ کس نخونه، البته امیدوارم که هیچکی نخونه چون نه امیدی هست نه سرزندگی ولی مینویسم شاید رها بشم....

عاشقانه های من...
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fghazalezard0 بازدید : 269 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 16:08