میترسم

ساخت وبلاگ
دو روز پیش دوتا پست اینجا گذاشتم، ولی به همین زودی پشیمون شدم. چون دیدم اشتباه دارم قضاوت میکنم. چرا؟

مثلا در مورد کارم، همه تقصیرا رو گردن خودم انداختم. ولی من چرا تا این حد مریض شدم و همه صفتای منفیم رو شد؟ همه ادما هم خوبن و هم بد و سعی میکنن بیشتر خوب باشن

و کی بد میشن؟ شرایط و محیط روشون اثر میذاره که میگن بذار بدیام غالب باشه.

منم تبدیل شدم به ادم بده،  چون یادمه قبلش سعی میکردم مهربون باشم و مثبت اندیش.

مثلا چه شرایطی؟ موقعی که همه دویدنای کار رو تو باید انجام بدی و کمترین حقوق برات در نظر میگیرن. و وقتی تو  درموردش سوالی میپرسی سکوت میکنن جلوت و جوابت نمیدن. کلن ازت میخوان که هرچی گفتن انجام بدی و اگه مخالفت کنی از چشمشون میفتی.

وقتی با آدمایی کار میکنی که خودشون رو باوجدان میدونن که پول براشون مهم نیست و با زبون کارشون رو پیش میبرن. ولی چون تو مثل اونا سیاست زبونی نداری ازت ایراد میگیرن...

خوشحالم که واقعا زودتر زودتر تموم بشه

خوشحالم که کلی تجربه کسب کردم. هرچند به قیمت گذشتن عمرم و جوونیم طی شد. آدما رو شناختم. آدمای باوجدان رو شناختم که شناخت تلخی بود...

و ناراحتم برا خودم. چون احساس میکنم نمیتونم تو کار موفق بشم. چون باید مثل خودشون باشم باسیاست و بازبون نرم. و نتونستم یعنی سعی کردم اینجور باشم تا بتونم کنارشون دووم بیارم. ولی بعدش یه چی مثل خوره افتاد بهم که پشیمون میشدم

اخه برا یه دختر وحشی ساده که فکر میکنه همه همونین که نشون میدن و بعد که دستشون رو میشه براش از همشون بیزار میشه کجا کار پیدا میشه

عاشقانه های من...
ما را در سایت عاشقانه های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fghazalezard0 بازدید : 280 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 16:08